الهی بودن منصب امامت علی ابن ابیطالب (ع)

بسم الله

یکی از شبهات دیگر مطرح شده توسط اهل سنت این است که با ادعای الهی بودن منصب امامت علی ابن ‌ابیطالب (ع) ، چرا هیچ آیه‌ای در شأن ایشان در قرآن کریم وجود ندارد؟

جواب
از روایات خاصّه و عامّه استفاده می‌شود که حدود سیصد آیة در قرآن دربارة امامت و ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ شأن و منزلت آن حضرت نازل و وارد شده است که اهم آن را می‌توان، آیه‌ی اکمال، آیه‌ی تبلیغ ، ولایت، آیه‌ی اولوالامر، و آیه‌ی تطهیر و مباهله و... دانست. اگر چه در هیچ یک از آن آیات نام ایشان مطرح نشده ولی با قراینی که وجود دارد از
جمله روایات مراد از آن‌ها، ولایت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ است.
برای روشن شدن جواب لازم است به نکاتی اشاره شود:
1 ـ قرآن به الهی بودن امامت تصریح دارد: چنان‌که ابراهیم بعد از مقام نبوّت و رسالت و مقام خلیل اللهی،آخرین مقام و بالاترین منصبی که به او عنایت می‌شود، امامت است. چنان‌که قرآن می‌فرماید: «انّی جاعلک للناس اماماً ... لاینال عهدی الظالمین.» «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم. ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من نیز امامانی قرار بده». خداوند فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد»[1]
2 ـ تمام جزئیات احکام و معارف در قرآن بیان نشده: آن‌چه در قرآن آمده کلیّات است و در مواردی به جزئیات اشاره شده است. و مسئلة امامت مسئلة کلّی است و مصداق آن
مسئله جزئی است و در عین حال در قرآن بدان اشاره شده، هر چند تصریح نشده است. 
3 ـ خداوند در قرآن، پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ، را به عنوان مبیّن و مفسّر کتاب معرفی کرده است می‌فرماید: «ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آن‌چه را که به سوی
مردم نازل شده است، برای آن‌ها (بیان نموده) روشن سازی و شاید اندیشه کنند.»[2]  بعداً اشاره می‌شود که پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ به امامت امام علی ـ علیه
السّلام ـ تصریح نموده است.
بعد از این مقدّمه در جواب باید گفت: که آیات عدیده‌ای در قرآن دربارة امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ، امامت آن‌حضرت، شأن و منزلت آن آمده است. اگر چه در هیچ‌یک از آن‌ها صریحاً نام آن حضرت، به جهت مصالحی برده نشده است.
چنان‌که خوارزمی و متّقی هندی، در روایتی از رسول خدا نقل نموده است که فرمود: «ما انزل الله تعالی آیة «یا ایها الذین آمنوا» الّا وَعَلیّ رَاْسُها و امیرُها». خداوند آیه‌ای «یا ایها الذین آمنوا» نازل نفرمود جز آن‌که امام علی ـ علیه السّلام ـ بالاترین (مصداق) و امیر(مصداق آیه) شمرده می‌شود.[3] (در ص 280، مناقب خوارزمی دارد... الّا کان علیٌ شریفها و امیرها). سلطان الواعظین از محمّد بن یوسف گنجی شافعی و طبرانی نقل نموده، که سیصد آیه از قرآن دربارة آن حضرت نازل شده است.[4] و حاکم حسکانی متوفای 470 هـ
مجموع آیات فوق را در 2 جلد جمع‌آوری نموده است.[5]
که ما به بعضی از آیات معروفه که در شأن امیرالمؤمنین حضرت علی ـ علیه السلام ـ طبق مدارک و منابع معتبر شیعه و اهل سنّت آمده است اشاره می‌کنیم:
1 ـ آیه‌ی تبلیغ: خداوند می‌فرماید: «ای پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ آن‌چه را که خداوند بر تو نازل کرده است به مردم برسان، و اگر چنین نکنی، گویا رسالت خویش را به انجام نرسانده‌ای و خداوند ترا از مردم حفظ خواهد کرد، و به‌راستی خداوند گروه کافران را هدایت نمی‌کند.»[6] باتفاق شیعه، و عدّه‌ای از بزرگان اهل سنّت، آیه‌ی مذکور در مورد ولایت و امامت امیرالمؤمنین در واقعه غدیرخم نازل شده است، چنان‌که سعید خدری و ابن عباس نقل نموده‌اند: که آیه‌ی شریفة «یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیک...« در روز غدیر خم بر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مورد امام علی‌بن ابی‌طالب ـ علیه السلام ـ نازل شده است».[7]
2 ـ آیه‌ی اکمال: چنان‌که قرآن می‌فرماید: «امروز دین را برای شما کامل نمودم و نعمت خویش را بر شما تمام نمودم و اسلام را به‌عنوان دین برای شما اختیار نموده، بدان راضی شدم»[8] آیه‌ی فوق به‌اتّفاق علمای شیعه،[9] و گروهی از علمای اهل سنّت دربارة امام علی ـ علیه السّلام ـ وارد شده است. چنان‌که خوارزمی نقل نموده است که بعد از بالا بردن دست امام علی ـ علیه السّلام ـ توسط پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در غدیر خم، و معرّفی آن به‌عنوان ولی و جانشین خود، هنوز پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امام علی ـ علیه السّلام ـ از هم جدا نشده بودند، که آیه‌ی اکمال «الیوم اکملت ...» نازل شد حضرت فرمود: (الله اکبر بر کامل نمودن دین، و تمام نمودن نعمت، و رضایت خداوند به رسالت من، و ولایت علی «و رضی الرّب برسالاتی، و الولایه لعلی» پس در حق یاری کنندگان امام علی ـ علیه السّلام ـ دعا فرمود، و خوارکنندگان امامعلی ـ علیه السّلام ـ را نفرین[10]
3 ـ آیه‌ی ولایت: چنان‌که در قرآن آمده «انما ولیکم الله ...» ولی و سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پیامبراو، و آن‌ها که ایمان آورده‌اند، و نماز را بر پای می‌دارند، و در حال رکوع زکات می‌پردازند»[11] آیه‌ی فوق هم به‌اتّفاق شیعه[12] و گروهی از علمای اهل سنّت در باره‌ای امام علی ـ علیه السّلام ـ و ولایت او نازل شده است و مرحوم علّامه امینی نام 66 نفر از بزرگان عامّه را با کتبشان ذکر می‌نماید که نزول آیه‌ی شریفه را در مورد امیرالمؤمنین پذیرفته‌اند.[13]  از جمله خوارزمی، جریان صدقه دادن انگشتر در حال رکوع توسط علی ـ علیه السّلام ـ را مفصّل نقل نموده است[14] چنان‌که حاکم «حسکانی» حنفی نیشابوری از دانشمندان معروف قرن پنجم در «شواهد التنزیل» به پنج طریق از «ابن‌عباس» به دو طریق از «انس بن مالک» و به دو طریق از «محمّد بن حنفیّه» و با یک طریق از «عطاء بن السائب» و یک طریق از «عبدالملک بن جریح مکّی» از پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل می‌کند که آیه‌ی «انما ولیکم الله ...» دربارة امام علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده که در حال رکوع، انگشتر به سائل داد.[15]
4 ـ آیه‌ی اولی الامر: در قرآن می‌خوانیم «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اطاعات کنید خدا را، و اطاعت کنید رسول خدا را «و اولی‌الامر منکم» و اولی الامر از خودتان را.[16] «حاکم حسکانی» حنفی نیشابوری، ذیل این آیه‌، پنج حدیث نقل کرده که در همه آن‌ها عنوان «اولی الامر» بر امام علی ـ علیه السّلام ـ (به‌عنوان یک مصداق روشن) تطبیق شده است، در نخسین حدیث از خود امام علی ـ علیه السّلام ـ نقل می‌کند که وقتی پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: شرکای من کسانی هستند که خداوند آن‌ها را قرین خودش و من ساخته و دربارة آن‌ها آیه‌ی «یا ایها الذین امنوا اطیعو الله...» را نازل کرده است. از آن حضرت پرسیدم «یا نبی الله من هُم»؟ ای پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ اولی الامر کیانند؟ قال انت اوّلهُم» فرمود: تو نخستین آن‌ها هستی ، و به همین مضمون است چهار حدیث بعدی[17] و هم‌چنین آیه‌ی تطهیر[18] مباهله[19] پاداش رسالت[20]  علم الکتاب[21] و آیه‌ی صادقین، خیر البریّه، لیلیة المبیت، حکمت، سورة هل اتی، سقایة الحاج، آیه‌ی صالح المؤمنین، سورة احزاب، بینه و شاهد، آیه‌ی‌ صدیقون آیه‌ی نور، آیه‌ی انذار. مرج البحرین، نجوا، سابقون، آیه‌ی  انفاق و آیه‌ی محبّت،[22] آیه‌ی مسئولان.[23] هر چند به صراحت نام امام علی ـ علیه السلام ـ در قرآن نیامده است ولی طبق اعتراف اهل سنت و شیعه برای امامت و فضیلت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده است و قابل انکار نیست.

 
پی نوشت:
-----------------------
[1] ـ سورة بقره، آیة 124.
[2] ـ سورة نحل، آیة 44.
[3] ـ  موفق بن احمدبن محمّد مکّی خوارزمی، المناقب (قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدّرسین،
سوّم، 1417)، ص 266ـ 267 روایت 249 و ر.ک: علی متّقی هندی، کنزالعّمال (بیروت، موسسة الرساله،
پنجم، 1405 هـ 1985 م)، ج 11 ص 604 روایت 32920.
[4] ـ سلطان الواعظین شیرازی، شب‌های پیشاور (تهران دارالکتب الاسلامیة، سی و هفتم، 1376) ص 386.
[5] ـ حافظ عبیدالله حاکم حسکانی، شواهد الّنزیل بقواعد التفصیل، (بیروت، موسسة الاعلمی، 1392هـ) در 2
جلد.
[6] ـ سورة مائده، آیه‌ی 67.
[7] ـ الف: منابع شیعه، 1ـ ر.ک: علّامه عبدالحسین امینی نجفی، الغدیر، (تهران، دارالکتب الاسلامیة، دوّم 137)، ج 1، ص 223 ـ 214. و ر.ک: آیة الله مکارم شیرازی و جمعی از دانشمندان، پیام قرآن (قم، نسل
جوان، دوّم، 1374)م ج 9، ص 389 ـ 117،
ب: منابع اهل سنّت: 1ـ جلال الدین عبدالرحمان بن ابی‌بکر السیوطی، تفسیر دار والمنثور فی التفسیر بالمأثور،
(بیروت، المکتبة ؟؟؟؟)، ج 2، ص 327، ذیل آیه‌ی 67، سورة مائده. 2ـ رشید رضا الوّهابی مذهباً، تفسیر
المنار (بیروت، دارالمعرفة، الطبعة الثانیة)، ج 6، ص 463، ذیل آیه‌ی مذکور.
[8] ـ سورة مائد، آیه‌ی 5.
[9] ـ الغدیر (پیشین)، ج 1، ص 237 ـ 230 و ر.ک: پیام قرآن (پیشین) ج 9، ص 188 و... .
[10] ـ المناقب، للخوارزمی (پیشین) خطبه 135، روایت 152 و ر.ک: حافظ حسکانی، شواهد التنزیل
(پیشین)، ج 1، ص 157، حدیث 211.
[11] ـ سورة مائده، آیه‌ی 55.
[12] ـ ر.ک: الغدیر، (پیشین)، ج 3، ص 162، و ر.ک: پیام قرآن، (پیشین)، ج 9، ص 2001 و... .
[13] ـ الغدیر (پیشین) ج 3، ص 162ـ 156.
[14] ـ المناقب الخوارزمی، ص 264،  روایت 246 و ص  266،  روایت 248.
[15] ـ ابی‌القاسم عبیدالله بن احمد الحسکانی ، شواهد التنزیل، (بیروت، موسسة الاعلمی)، ج 1، ص 161 الی 168
[16] ـ سورة نساء، آیه‌ی 59.
[17] ـ ر.ک: شواهد التنزیل حسکانی (پیشین)، ج 1، ص 148 تا 151؛ و ر.ک: پیام قرآن (پیشین)، ج 9، ص 219ـ 215.
[18] ـ سورة احزاب، آیه‌ی 33.
[19] ـ سورة آل‌عمران، آیه‌ی 61.
[20] ـ سورة شوری، آیه‌ی 23.
[21] ـ سورة رعد، آیه‌ی 43.
[22] ـ ر.ک: المراجعات (پیشین) و پیام قرآن، ج 9، (پیشین) و شواهد التنزیل (پیشین).: که در پیام قرآن، ج 9
، حدود 30 آیه مفصّل مطرح و بحث شده است.
[23] ـ سورة صافات، آیه‌ی 24.